در این کتاب،با عنوان:
نظام خلقت در قرآن و روایات
بر آنیم تا نظام خلقت و مراحل پیدایش عالم هستی را از دیدگاه قرآن و روایات تبیین و تعریف کنیم. در راستای نیل به این هدف و برای آنکه تصویر روشنی از خلقت داشته باشیم، ابتدا با تکیه بر منابع دینی، ویژگیهای وجود خدا و مخلوقات را بیان نموده و ثابت کردهایم که در نگاه توحید قرآنی، هیچگونه شباهت واین همانی بین وجود خدا و خلقش نیست. پس از آن، طرح نظام خلقت از نگاه وحی، که تا کنون به شکل سیستماتیک و نظاممند ارائه نگشته، تعریف شده است. این نظام که دارای مراحل هفتگانه است، به ترتیبِ آغاز و انجام، شامل: عالم انوار، عالم مادّه، عالم ارواح، عالم ذرّ، دنیا، برزخ و آخرت میباشد؛ این عوالم و ویژگیها و ارتباط آنها با یکدیگر هدف این پژوهش است.
در ذیل مقدمه و فهرست مندرجات این کتاب بسیار مهم حوزه معرفت شناسی به اربابان دانش و بینش تقدیم میگردد، امیدوارم از نظرات و انتقادات دوستان فرهیخته بی بهره نباشم.
با تشکر فراوان .
مقدمه و فهرست کتاب آماده چاپ
نظام خلقت
در قرآن و روایات
تألیف: دکتر ابراهیم حنیف نیا
مقدمه
از دیرباز، اندیشه در ماجرای آفرینش و نحوهی خلقت و مراحل پیدایش عالم هستی، ذهنم را درگیر خود ساخته بود. پیوسته میخواستم به طور واضح و شفاف بدانم خدا کیست و چگونه است، ما را برای چه آفریده، آغاز آفرینش از کجا، از چه و چگونه بوده است؟ زندگی در این خراب آباد برای چیست، فرجام کار به کجا ختم میشود؟ و…
مدّت مدیدی با کنجکاویِ خاصّی، این موضوعات را دنبال میکردم؛ به هر نوشته و گفتهای مراجعه و روی آن میاندیشیدم؛ دلم میخواست همهی زوایای تاریک این بحثها برایم روشن شود. هنگام جستجو در بارهی این مسائل، هر مقدار از بحث که روشن میشد و مجهولی معلوم میگشت، زندگی را معنادارتر مییافتم، بیشتر احساس مسؤلیت میکردم و در قبال خود و جامعه، خودم را وظیفهمندتر میدیدم.
اما هنوز هم قانع نبودم و روح آرامی نداشتم. با این حال، تا اینجای کار، به عمق این سخن گهربار مولایمان امیر مؤمنان علی (علیه السلام) خوب پی برده بودم که فرموده بود: «خدای رحمت کند آن کسی را که خودش را بشناسد و بداند از کجا آمده، در کجا هست و به کجا میرود».[۱]
بر این اساس، میخواستم آگاهیهایم در این موارد مطمئن و استوار باشد، زیرا وقتی به مکتبهای فکری گوناگون سر کشیدم، مشاهده نمودم که در تفسیر خدا و خلق و عوالم خلقت، هریک سخنی دارند؛ گرچه با مطالعهی آنها برخی سؤالات پاسخ داده میشد، ولی هرگز قانع کننده نبود و نه تنها آتشِ برافروخته در جان را فروکش نمیساخت، حتی گاهی بر تشنگیها میافزود و اندیشه را در اضطراب و تناقضات، در حبس میکرد. به روشنی میدیدم که هر یک از صاحبنظران مکاتب بشری، سخنی دارند که با آن دیگری تفاوت داشت. به طوری که: بطلان برخی از این نظرات هم امروزه از نظر منطق و عقل ثابت شده است.
در نهایت، به این نتیجه رسیدم که هر یک از مکاتب بشری، حرف خود را میزنند و برداشت خاص خود را در تفسیر هستی و علل آفرینش مطرح میسازند. از سویی دیگر، چون همهی این سخنان ناشی از فکر بشر است که در معرض خطا و اشتباه میباشد، بنابراین، نمیتوانست تکیهگاه مطمئنی برای پذیرش آن نظرات وجود داشته باشد.
پس، خستگی باقی بود و این تشنگی و حیرت ادامه داشت و همچنان بیقرار، در جستجوی یافتن گمشده در تکاپو مانده بودم. اما به حکم: «مَن وَجَد شیئاً و جَدّ وَجَد»، با دلی آکنده از امید به رحمت الهی، به افق روشن چشم دوختم.
هرگز دل من پشت به خورشید نکرد یک لحظه مرا ز عشق نومید نکرد
من بندهی آن دلم، که چون ابراهیم در آتش عشق رفت و تردید نکرد
ماجرا چنین بود، که نور لطف الهی تابیدن گرفت و عنایات حجت بالغهی خدای رحمان، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف جریان یافت و آیات قرآن و سخنان معصومین (علیه السلام) مددکار شد. وقتی دیدم قرآن میفرماید:
وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء.[۲]
کتاب را بر تو نازل کردیم که بیان همه چیز است.
دریافتم که باید دوای درد را از قرآن به دست آورم، ولی نمیدانستم چگونه و از کجای کتاب خدا راه را بجویم! چرا که، آیات در قرآن پراکنده و فهم آنها بدون راهنمایی میسّر نبود. امّا تا همین جا، نصف راه را پیموده بودم و باز هم به کمک خود قرآن راهنمایی و مدد شدم، وقتی دیدم این کتاب نورانی به زیبایی تمام میفرماید:
فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.[۳]
پس، از اهل ذکر بپرسید، آنچه نمیدانید.
بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ في صُدُورِ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ.[۴]
بلکه قرآن، آیات روشنی است در سینههای آنها که علم داده شده اند.
پس، سخن از این راهگشاتر! در این هنگام، مسیر رسیدن به مقصد روشن و هموار شد، فهمیدم که باید برای گشوده شدن گرههای فکری و معرفتی خویش، به قرآن و عترت مراجعه کنم. زیرا همه چیز در آن است و «أهل الذّکر»، کسی جز اهل البیت (علیهم السلام) نیستند. البته، حقیقتی را که پس از مدتها بدان رسیدم، رسول اعظم اسلام و پیامبر مهر و رحمت (صلی الله علیه و آله) بارها و بارها در طول حیات پر برکت خویش به امّت گوشزد نموده بود (طبق حدیث متواتر و گرانسنگ ثقلین).
آری! اینگونه بود، که منتظر فرصتی و نیروی محرکی بودم تا شوق پیگیری و تحقیق در این زمینه را در وجودم گیرا کند؛ تا اینکه تقدیر چنین رقم خورد و دغدغهی فکری از این دست، موضوع تحقیق حاضر شد، با عنوان: «نظام خلقت در قرآن و روایات»؛ اینگونه بود که کار با اشتیاق و توکّل بسیار آغاز گردید.
آنچه آشکار است، در گسترهی تاریخ، هر یک از مکتبها و مشربهای فکریِ بشری، مطابق با ذوق و خرد خویش، به گونهای سخن راندهاند و برای مراحل و نحوهی پیدایش و ظهور خلقت، طرحی در انداخته و نظامی خاصّ را تعریف نمودهاند. دستهای از متفکران و نظریه پردازان بشری کوشیدهاند تا با عصای «عقل» راهی را برای شناخت هستی بگشایند، دستهای دیگر همّت خویش را به کاربردهاند تا با اتّکا به «کشف و شهود» و تأکید بر تصفیه نفس و تهذیب باطن، مراتب وجود را کَند و کاو نمایند. عدهای دیگر، در این مسئله، بر علم تجربی پا فشاری میکنند.
به طور مشخّص، مشّائیین (پیروان فلسفه ارسطویی) به یاری عقل، طرح هِرَمیک (هرم گونه) افلاک نهگانه را مطرح میکنند و اهل تصوف و عرفان بر طبق مبانی ذوقی و شهودی، با طرح مراتب حقّی و خلقی، بر وحدت شخصی وجود پایبندند. نیز مکتب اشراق (شهاب الدین سهروردی)، به تجلی نورالانوار و نزول آن معتقد است. همچنین، پیروان حکمت متعالیه (صدر المتألّهین شیرازی معروف به ملاصدرا)، وجود را حقیقتی مشکّک میدانند و سرانجام به وحدت وجود میرسند.
لیکن، قرآن و شارحان و معلمین راستین آن، یعنی معصومین پاک، برای آفرینش و مراتب خلقت، نظام مخصوص به خود را دارند و طرح طبقات هستی از نگاه قرآن و عترت، طرحی کاملاً متفاوت میباشد که تا کنون، به آن پرداخته نشده است. ما در این پژوهش میخواهیم بدانیم، که قرآن و امامان معصوم (علیهم السلام) چه الگویی را در این باره ارائه دادهاند!
برای ما مهم است که بدانیم اسلام، به عنوان یک مکتب جامع و کاملِ وحیانی و آسمانی، به طور مستقلّ از اندیشهها و تفسیر و تأویلهای بشری، در ذیل این مسئلهی بنیادی، چه ایده و چه نظامی را مطرح ساخته است!؟
خواهیم دانست، با وجود جامعیّت و کاملیّت تعالیم و آموزههای اسلامی، تا کنون، یک نظام سازوار و یک الگوی مشخص از چگونگی مراتب تنزّل وجود و پیدایش کل هستی، که منطبق بر تعالیم وحیانی باشد، از سوی اندیشمندان و عالمان دینی ارائه نگشته و این مسئله، همچنان لاینحل مانده است. بر این اساس، حلّ این مسئله و تعریف یک نظام سازوار از خلقت و چگونگی تنزّل و مراتب آن، بر مبنای قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام)، پشتوانهای استوار و مطمئن در عرصه هستی شناسی محسوب میگردد.
از این رو، اصل این پژوهش دارای پیشینه خاصی نیست. زیرا، نظام سازی از مراحل آفرینش در قرآن و روایات کاری کاملاً نو است وهیچ سابقهای ندارد، اما به طور کلی و عام، نظرات قرآنی این مسئله، در خود قرآن و در لابلای آیات و سورههای مختلف قرآن پراکنده است. نیز، دیدگاه رواییِ بحث را میتوان به صورت گسترده، در جوامع حدیثی مانند: الکافی، تألیف ثقة الاسلام محمدبن یعقوب کلینی، المحاسن، از احمد بن خالد برقی، برخی آثار محمد بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق، از قبیل التوحید، و کتاب بحار الانوار، از علامه محمد باقر مجلسی و همچنین، در تفاسیر رواییِ معروفی مانند: تفسیر مجمع البیان، از ابوعلی فضل بن حسن طبرسی، تفسیر نورالثقلین، نوشته عبدعلی بن جمعه حویزی، تفسیر البرهان، نوشته سید هاشم بحرانی، مشاهده نمود.
البته همانگونه که گفته شد، مطالب مرتبط با خلقت و هستیشناسی، در هیچیک از این منابع به صورت متمرکز و یک جا نیامده، بلکه بسیار پراکنده و جزء جزء و نه به شکل نظامی منسجم و سازوار وارد شده، که باید تحقیق شود و با تحلیل و کاوش منطقی به رشته نظم در آید و طرح مورد نظر اسلام استخراج و ارائه گردد. که این تحقیق متکفّل بیان این مهمّ میباشد.
اما قبل از ورود به اصل موضوع، به لحاظ اهمیت، لازم بود در فصل نخستین این پژوهش، بحثی در بارهی وجود به طور کلی و وجود خدا و خلق به طور خاصّ، مطرح گردد. از این رو، چون در یک سوی وجود، خدا و در سوی دیگر مخلوقات هستند، در فصل اول، پس از ذکر کلیات، در بارهی وجود بالذّاتِ خدای خالق هستی گفتگو شده و دامن کبریاییاش از هر گونه مجانست و مشاکلت با خلق و هر توصیف و تشبیهی منزّه دانسته شده است.
که البته، چون توحید و معرفت خدا پیش نیاز و زیربنای هر دانش و شناختی محسوب میشود، این قسمت از بحث در واقع، نوعی توحید و خداشناسی به شمار میآید، که با نگاه آیات و روایات بدان پرداخته شده است.
سپس، در دنبالهی این فصل، دربارهی وجود عالم و ویژگیهای مخلوقات سخن به میان آمده تا یک تفکیک منطقی و شرعی از خداوند، به عنوان خالق وجود و موجودات عالم، به عنوان آفریدههای خدا صورت گرفته باشد. زیرا اگر این بحث به خوبی تبیین نگردد و به یک مرزبندی درست از خدا (وجود بالذات) و خلق (وجود بالغیر)، نایل نشویم؛ ممکن است این دو با هم خلط شوند و توحید خالص حاصل نگردد.
فصل دوم این پژوهش، مهمترین و حسّاسترین بخش رسالهی حاضر است. زیرا همانگونه که گفته شد، تا کنون یک طرح جامع سازمان یافته و نظاممند از خلقت، برمبنای کتاب و سنت مطرح نگشته و از این جهت، این مسئله کاملاً نو و ابتکاری است. با تکیه بر آیات قرآن و روایات، طرح خلقت، در هفت مرحله صورت گرفته است: عالم نور، عالم ماء بسیط، عالم ارواح، عالم ذرّ، عالم دنیا، عالم برزخ و عالم قیامت.[۵]
به یاری خدا خواهیم دانست که مباحث این فصل، سؤالات بنیادی و اساسی در زمینهی از کجا آمدن، برای چه آمدن، به کجا آمدن، به کجا رفتن و در نهایت، تکلیف ما و مخلوقات عالم وجود را روشن میسازد و دریچهای نو به مباحث مربوط به معرفت و هستی شناسی میگشاید. علاوه بر این، آشکار میگردد که فهم بهینه و دقیق همهی عناصر اصلی و فرعی دینی، به آگاهی یافتن از مراحل پیشین و پسین خلقت به دست خواهد آمد. چرا که، آدمیان، پیش از این عالم خاک، مراحلی را گذراندهاند: پیشینهای داشتهاند، حالی دارند و آیندهای. اگر گذشتهی خود و جهان را به خوبی نشناسند، نمیتوانند وضعِ حالِ خویش را در دنیا سامان دهند و برای خود آیندهای درخشان رقم زنند. معرفت به عالم هستی و اینکه وجود، دارای چه مراحل و مراتبی است و فرجامِ آفرینش، به کجا منتهی میشود و مقصد و مقصود آن چیست، تأثیری شگرف در زندگی کنونی انسان دارد، زیرا که:
اولاً: به کشف مجهول بزرگی در عرصهی عرفان و معرفت منجر میشود و موجب تولید دانش در عرصه هستی شناسی است. نیز آموزههای عمیق و بلند معارف اسلامی، در خصوص مبدأ شناسی هستی و مراحل خلقت، آشکار میگردد؛ معرفتی راستین، که ثواب و پاداش فراوان اُخروی در تحصیل آن نهفته است. چنانکه امام حکیم و فرزانه ما حضرت علی (علیه السلام) فرمود:
رحم اللهُ امرءٍ عَلِمَ مِن أینَ و فی أینَ و إلی أینَ.[۶]
رحمت خدا بر آنکه بداند از کجا آمده و در کجا هست و به کجا میرود.
ثانیاً: اگر مسئله خلقت به خوبی تبیین نگردد و انسان ـ به عنوان بخش مهمی از هستی ـ نداند، از کجا آمده! چگونه آمده! در کجاست! به کجا میرود و سرانجام او چیست!؟ زندگی کوتاه او در این دنیا، سامان درستی نخواهد یافت و انرژیهای مفید و ارزشمند او در مسیر سیر و سلوک الی الله، هدر خواهد رفت. بنابراین، این پژوهش به حلّ مسئلهای منجر میشود، که هم از جهت نظری و هم از جنبهی عملی کاربردی است؛ در بُعد نظری، مستقیماً باعث اصلاح و رشد افکار و اندیشهها و در بُعد عملی، تأثیر قطعی در رفتار و کردار عموم انسانها دارد.
ثالثاً: آگاهی انسان از مراحل خلقت و آشنایی با نعمتهای بیشمار و از روی فضلِ خالق متعال، روح بندگی و کرنش در برابر آفرینندهی مهربان را در آدمی شعلهور میسازد و تجلّی لطف ایزدی بر مردمان موجب میشود، همگان، شکرگزار احسانِ خالقِ بخشدهی خودشان باشند و با بندگی، الطاف الهی را سپاسگزاری کنند.
رابعاً: این پژوهش، این امکان را فراهم میکند که ـ در نظام عالی آموزشی و پرورشی و مراکز علمی و حوزوی موجود ـ معرفتِ نظام وحیانی، جای نظام فعلی را که عمدتاً بر نظامهای عرفانی و فلسفی و صدرایی استوار است بگیرد و معرفت کامل، خالص و درستی از مراتب هستی را به ما ارائه نماید.
و سرانجام اینکه: تعریف و تبیین صحیح نظام آفرینش و تعیین وضع و وزن و وظیفهی انسان، علاوه بر معرفت افزایی، نور امید به زندگی به ارمغان میآورد و روح احساس مسئولیت و شور حرکت را در آدمیان شعلهور میگرداند و موجب آرامش روح و معنابخشی به زندگی میشود.
با قلبی سرشار از امید به فضل الهی، دست به دعا بر میداریم و ظهور یگانه یادگارعالِم آل محمد و گسترش دهندهی عدالت سرمد، حضرت بقیة الله الاعظم را از خدای سبحان طلب میکنیم. باشد که این تلاش اندک، در تنویر اندیشههای دانش پژوهان و خردورزان عرصهی فرهنگ و معرفت، مؤثّر افتد و موجب فزونی و تولید دانش متّکی بر کتاب و عترت گردد.
و السّلام
گرگان
دکتر ابراهیم حنیف نیا
………………………………………………………………..
فهرست
پیشگفتار
فصل اول: کلیات
۱ـ قرآن و روایات دو منبع اصلی وجود شناسی
۲ـ وجود شناسی در قرآن و روایات
۳ـ ویژگیهای وجود خدا
۳ـ ۱ـ عالم الوهیت
۳ـ ۲ـ مباینت بین وجود خدا و خلق
۳ـ ۳ـ خدا تنها موجود ازلی ( خدا بود و موجودی جز او نبود)
۳ـ ۴ـ نفی معیت ذاتی موجودات با خدا
۳ـ ۵ـ معنی درست معیت خدا و خلق
۳ـ ۶ـ خدای لایوصف
۳ـ ۷ـ اسما و صفات خدا
الف) توقیفی بودن اسماء و صفات خدا
ب) صفات ذات و صفات فعل
۱ـ ویژگیهای صفات ذات
۲ـ ویژگیهای صفات فعل
۳- دو نکته در مورد صفات فعل
ج) اقسام اسماء و صفات فعل
۱ـ اسمای لفظی (مربوط به صفات فعل)
ـ صفات ثبوتی و سلبی
ـ صفات جمال و جلال
۲ـ اسما و صفات تکوینی
د) فائده اسماء و صفات
اوّل: ابواب دعا و تکلّم با خدا
دوم: کلید های معرفت خدا
سوم: نشان از بی نشان
چهارم: اثر تربیتی اسماء و صفات
۴ـ ویژگیهای وجود مخلوقات
۴ـ۱ـ عالَم، آیه و علامت خدا
الف) دستاوردهای نشانه بودن عالَم
۱ـ اعتراف و اقرار به خدای یگانه
۲ـ نفی شرک و یکتا بودن خدا
۳ـ تجلّی عظمت خدا
۴ـ بیداری حسّ سپاس گزاری
۵ـ عالم نشانهی هدفداری خلقت
ب) کاربردها و گستردگی عالم
۴ـ ۲ـ نفی ازلیت مخلوقات
۴ـ ۳ـ خلقت از عدم
۴ـ ۴ـ نقد و بررسی أحسن بودن نظام خلقت
۴ـ ۵ـ دلائل بطلان احسن بودن نظام خلقت
اول: دلیل عقلی
دوم: دلیل نقلی
فصل دوم: مراحل خلقت در قرآن و روایات
طرح نظام خلقت در قرآن و روایات
۱ ـ عالم انوار
۱ـ ۱ـ واژه و مفهوم نور در آیات
۱ـ ۲ـ نور نخست
۱ـ ۳ـ پیدایش انوار
۱ـ ۴ـ نمونه احادیث در باره انوار
۱ـ ۵ـ ویژگیهای انوار
۲ـ عالم مادّه المواد
۲ـ ۱ـ ماء بسیط ماده اصلی موجودات جسمانی
۲ـ ۲ـ حقیقت ماء
۲ـ ۳ـ مادة المواد آفرینش
۲ـ ۴ـ معنی «عرشه علی الماء»
ـ معانی و کاربردهای عرش
۲ـ ۵ـ ترتیب خلقت موجودات عالم ماده
۲ـ ۶ـ ویژگیهای عالم ماّده
۳ـ عالم ارواح
۳ـ ۱ـ تفاوت روح پیامبر با سایر ارواح
۳ـ ۲ـ روح و مصادیق آن
۳ـ ۳ـ روح، موجودی شگفت
۳.ـ ۴ـ روح یا جسم لطیف
۳ـ ۵ـ امانت الهی قرآن
۳ـ ۶ـ حیات انسان در عالم ارواح
۴ ـ عالم ذرّ
۴ـ ۱ـ معنای عام و خاص عالم ذر
۴ـ ۲ـ منبع قرآنی عالم ذرّ
۴ـ ۳ـ اسناد روایی عالم ذرّ
۴ـ ۴ـ پاسخ به اشکالات چهار گانه
۴ـ ۵ـ خلق ابدان ذرّی
۴ـ ۶ـ عرضه توحید و ولایت بر موجودات
۴ـ ۷ـ ویژگیهای عالم ذر
۴ـ ۸ـ چرایی تنزل از عالم ذرّ به عالم دنیا
۵ ـ عالم دنیا
۵ـ ۱ـ شناخت عالم دنیا
۵ـ ۲ـ دنیا فرصتی دیگر
۵ـ ۳ـ چرایی فرود آدم به دنیا
۵ـ ۴ـ چگونگی هبوط بر خاک
۵ـ ۵ـ تفسیر آیه نفخت فیه من روحی
مطلب اول) معنای نفخ
مطلب دوم) چه روحی دمیده شد
مطلب سوم) نسبت میان خدا و روح
۵ـ ۶ـ رابطه روح و جسم
۶ـ عالم برزخ
۶ـ ۱ـ تعریف عالم برزخ
۶ـ ۲ـ زندگی در عالم برزخ
۶ـ ۳ـ حکمت وقوف در برزخ
۶ـ ۴ـ ویژگیهای برزخ
۷ـ عالم آخرت
۷ـ ۱ـ فلسفه عالم آخرت
۷ـ ۲ـ مراحل عالم آخرت
الف) أشراط السّاعه
ب) نفخ صور
ج) محاسبه اعمال
د) پل صراط
۷ـ ۳ـ زنده شدن مردگان
۷ـ ۴ـ بهشت و جهنم
الف) وصف بهشت
ب) وصف جهنم
ـ منابع
………………………………………………………………………………………………………………
[۱] . فيض كاشانى، محمد محسن، الوافي، ج۱، ص ۱۱۶.
[۲] . جمعه، ۲.
[۳]. نحل، ۴۳.
[۴]. عنکبوت، ۴۹.
[۵] . اصل این پژوهش، موضوع رساله دکتری اینجانب بوده که پس از حذف قسمتهای مقایسهایِ عرفانی و فلسفی آن ارائه میگردد. انشاء الله در مجلدات بعدی، بخشهای تطبیقی و دیدگاههای مکاتب بشری در این زمینه را تقدیم جویندگان حقیقت و معرفت خواهم نمود.
[۶]. فيض كاشانى، محمد محسن، الوافي، ج۱، ص ۱۱۶.
بسیار عالی…منتظر چاپ این کتاب زیبا هستیم