استفاده ابزاری از نشانه های ظهور
.
«مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ».[۱]
«هر کس شادمان است که از یاران حضرت قائم (علیه السلام) باشد، پس باید انتظار داشته باشد و به ورع و محاسن اخلاق رفتار نماید».
ظهور نشانه محور نیست!
معرفت محوری، نه نشانه محوری!!
آنچه در کلام نورانی معصومین، در رابطه با حضرت مهدی (علیه السلام) بسیار مطرح است، مسئلۀ معرفت و محبت آن حضرت میباشد. اگر مردم بدانند که مولای محبوب ما امام عصر (علیه السلام) دارای چه کمالات والا و زیبایی است، به او اقتدا می کنند و مشتاق لقای آن یوسف مصر هستی می گردند.
اگر انسانهای آزادیخواه آگاه شوند، که آزادی و امنیت راستین، به ظهور او محقق میگردد، به دنبال آن عدالت گستر حهانی و به طرفداری از آن به پا میخیزند.
اگر دیگران بدانند او کیست و دارای چه خصال والایی میباشد، نور محبتش چنان نشاطی به آنها می بخشد، که جانشان را تابان خواهد نمود.
آری، معرفت و به دنبال آن محبّتِ مولای کریمی از تبار کریمان عالم (کریمٌ منْ أولادِالکرام)، اکسیر اعظم و مایۀ جنبش و حیات و حرکت است. شده که به چیزی علاقه بِوَرزی و دوستش داشته باشی، دیدهای چقدر مشتاق دیدار او میشوی، دلت برایش تنگ میشود، اگر برای مدت محدودی او را نبینی سر از پا نمیشناسی، به دنبال او و به جستجویش میافتی، از همه سراغ او را میگیری و خود را همرنگ او می خواهی و…؟
اگر مردم، به معرفت امام عصر (عج) و وناموس دهر و تحقق بخش آمالِ همۀ اولیا و صلحا و پاکان، دست یابند، در هر مرتبه ای که محبت آن محبوب قدسیان را در دل آورند، مشتاق زیباییها و بیقرار پاکیها می شوند و برای رسیدن به وصال آن آرامش قلبها، به این سوی و آن سوی می دوند و برای ظهورش دعا میکنند و یک لحظه از آن پدر شفیق امت غفلت نمی ورزند.
از این رو، نباید مردم را به مسائل سطحی و کم اهمیت سرگرم کنیم، که آنها از اصل معرفت امام عصر علیه السلام غافل شوند و به مطالب کم هوده بسنده نمایند.
یکی از موضوعات مرتبط با حضرت مهدی علیه السلام، «علائم ظهور» آن حضرت است. با وجود اینکه، علامتهای ظهور در منابع حدیثی ما آمده و نمیتوان به سادگی همۀ آنها را ضعیف پنداشت و آشنایی با آنها ـ برای کسانی که بخواهند ـ بد نیست، اما بیان آن نشانه ها به صورت عام و گسترده و مردم را به آن علامتها دلخوش و سرگرم کردن، کار اساسی و مطلوب نیست و ممکن است، حالت توقف و جمود و بی حرکتی و چشم به راهی بی حاصل ایجاد کند.
لذا، با وجود اینکه بسیاری از نشانه های ظهور امام عصر (عج) منبع روایی دارد و دانستن آنها بد نیست، ولی تأکید بر علامات و نشانه های ظهور و جامعه را به آن مشغول ساختن، توصیه نمیشود. در این رابطه، چند مطلبِ ضروری قابل ذکر است:
۱ـ تمامی نشانه های ظهور بدائی است، ممکن است هر لحظه و در صورت اراده و آمادگی مردمان، خدای متعال حضرت را ظاهر کند و این علامتها هم به وقوع نپیوندد. آنچه وعدۀ خداست اصل ظهور است، که در آن بداء و تغییری نیست (انه من المیعاد ان الله لایخلف المیعاد). بنابراین، چه ضرورتی دارد که بر نشانه های ظهور تأکید گردد؟.آنچه از بعضی روایات بر میآید این است که، در عین حال که علامتهای ظهور به دو دسته علامات حتمی و غیر حتمی تقسیم شده، اما حتمی بودن یک دسته از روایاتِ علائم ظهور، به معنی آین نیست که آن علائم تغییر پذیر و بدا پذیر نیستند. بلکه از برخی از روایات بر میآید که حتی علائم حتمی ظهور هم بدائی هستند و ممکن است که دگرگون شوند. چنانکه: راوی میگوید: «خدمت امام جواد (ع) رسیدم و سخن از سفیانی و روایتی که در بارهٔ او نقل شده که امر او حتمی است، به میان آمد. عرض کردم: آیا خدا در علائم محتوم هم بدا دارد؟ فرمود: آری! …». كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا ع فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ وَ مَا جَاءَ فِي الرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ. قَالَ: الْقَائِمُ مِنَ الْمِيعَاد و الله لا يخلف الميعاد. [۲]
۲ـ مردم را به نشانه های ظهور سرگرم و دلخوش کردن، باعث میشود، اگر نشانه ای ظاهر نشد، دچار تزلزل ایمانی شوند. کما اینکه، همۀ ما سراغ داریم که خیلی از مبلغین، روی منبر و غیر منبر، برای مستمعین ـ با توجه به این علامتها ـ آنچنان سخن گفته اند، که عنقریب حضرت تشریف می آورند و گفتهاند: پیر مردها نا امید نباشید، ظهور نزدیک است. ولی پیر مردها مُردند، خود آنها هم مُردند، خیلی از جوانها هم مردند، ولی پیشگویی آنها درست از آب در نیامد. ای چه بسا، سست ایمانها، بیشتر دچار تحیّر و شک شدند. برای نمونه: در رابطه با فیلم «ظهور بسیار نزدیک است»، همه شاهد بودیم، که هنوز زمان اندکی از ساخت آن نگذشته، آفت های آن ظاهر شد و مصادیق تعیین شده و مشخصات بر شمرده شده در مورد آنها، دچار چالش واضح گردید. آیا این کارها تزلزل و بی اعتمادی نسبت به روایات و اعتقادات ایجاد نخواهد نمود؟.
۳ـ چون بسیاری از نشانه های ظهور کلی است، افراد زیادی می توانند مصداق آن قرار گیرند، در نتیجه، ترویج این مسئله، باعث سوء استفادۀ منحرفان و دنیا خواهان می شود. آنها خودشان را، یا فرد مورد نظر خود را، مصداق این نشانه ها جا می زنند و مردم را به گمراهی می کشانند. همانگونه که: همۀ گروهها و فرقه های گمراه، از همین زمینه ها استفاده کرده و خلق بسیاری را به چاه انداخته اند.
۴ـ بیان نشانه های ظهور، نقش کارساز و سازنده ای در افراد ندارد و صرفاً پرداختن به آنها، وقت مردم را به هدر می دهد. ممکن است کسی نسبت به برشمردن نشانه ها خیلی توانا باشد و بداند علامت های ظهور کدام ها است، ولی این دانستن، او را الزاماً، وادار به ترقی و رشد نمیکند. به طور کلی، دانستن نشانه ها دردی را دوا نمی سازد، آنچه در جامعه تحول آفرین است و منتظر را بی تاب ساخته، در او حرکت و پویایی ایجاد میکند، معرفت امام زمان علیه السلام و شناخت عظمت و شکُوه مقام الهی آن محبوبِ بی همتا است و نه دانستن نشانه ها. این است که گفتم: ظهور «معرفت محور» است، نه «نشانه محور».
………………………………… کتاب: درد جانکاه غیبت و راه های درمان آن. مؤلف: دکتر ابراهیم حنیف نیا ص ۹۳ الی ۹۶
[۱] . مجلسی، محمد باقر، پیشین، ج ۵۲، ص ۱۴۰.
[۲]. (بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۵۰. نیز ر.ک: الغيبة للنعماني، ص ۳۰۲، و اثبات الهدی، ج ۷، ص ۸۷ حدیث ۵۳۱ و ص ۴۳۲ حدیث ۱۲۳).
با عرض سلام و احترام به محضر دکتر حنیف نیا.
بنا به برخی روایات در علائم محتوم بدا نیست.
اگر قرار باشد طبق فهم حضرتعالی از خبرواحدی که نقل فرمودید در اصل علائم محتوم بدا باشد و اصلا رخ ندهند، پس نامگذاری شان به محتوم لغو می شود و حاشا که اهل بیت در محتوم نامیدن برخی علائم لغوگویی کنند.
روایاتی که در زمینه علائم ظهور است بسیار فراوان اند و مصداق حدیث متواترند و این نشان از اهمیت فراوان آنها نزد اهل بیت دارد؛ لذا جایگاه آشنایی با علائم ظهور فقط در این حد نیست که به فرمایش حضرتعالی دانستنشان “بد نباشد”، بلکه دانستنشان مهم و ضروری است و یکی از راه های شناخت امام زمان نیز همین است. لیکن باید از تطبیق ناروا و ظنی علائم ظهور پرهیز کرد.
اهمیت دادن به علامات ظهور کوچکترین منافاتی با اهمیت معرفت به امام زمان ندارد و در تقابل با آن نیست که با کمرنگ کردن جایگاه علائم ظهور بخواهیم اهمیت معرفت به امام زمان را برجسته کنیم و علائم ظهور را در حد سرگمی بدانیم.
اینکه ترویج علائم ظهور باعث سوءاستفاده عده ای شود نیز دلیل بر ترویج نکردن آن نیست.کلام الله مجید نیز درتاریخ اسلام باعث سوءاستفاده فراوان افراد واقع شده و فرقه ای نبوده که برای حقانیت خود به قران استناد نکرده باشد؛ از خوارج و معتزله و اشاعره و مشبهه و حشویه و … گرفته تا وهابیت و داعش امروز.
علائم ظهور مهم هستند لیکن فهم آنها اسلوب خاص خود را دارد و باید از تفسیر دلبخواهی و بی ضابطه آنها خودداری کرد چرا که به نظر می رسد برخی از این احادیث از متشابهات هستند، لذا باید با معارف اهل بیت مأنوس شد و از خداوند کمک گرفت که قدرت فهم آنها را به ما عطا کند و اگر درنهایت به فهم صحیح و قطعی این روایات دست نیافتیم، علمش را به خدا واگذار کنیم.
ارادتمندم
سلام علیکم
با تشکر از دقت نظر جنابعالی
1ـ علائم ظهور این طور نیست که حتما رخ ندهد، بلکه به این معنی است که ممکن است رخ ندهد و واقع نشود.
2ـ محتوم بودن علائم ظهور نسبی است و نه مطلق (اگر شرایط آن بوجود آید واقع می شود و گرنه خیر)، لذا محتوم بودن یک امر به معنی قطعی بودن آن امر نیست.
روایات معصومین علیهم السلام، مانند قرآن دارای وجوه مختلف است، مطلق و مقید، عام و خاص، ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و… دارد. پس نمی توان به برخی توجه کرد و از دقت در برخی دیگر غافل شد. اسم این لغو گرایی نیست.
3ـ علائم ظهور فراوان است و متعدد که درروایات ذکر شده ولی از نظر متخصصین دانش حدیث، روایات علائم ظهور متواتر محسوب نمیشود.
4ـ روایات علائم ظهور هرگز نفی و یا انکار نمی شود، بلکه پرداختن به آن توصیه نمی شود.
5ـ علائم ظهور تآثیر چندانی در معرفت امام زمان ندارد، معرفت، با عنصر محبت و اطاغت و آگاهی از مقام اسمی و وصفی، ملکی و ملکوتی امام زمان ع حاصل می شود (اتفاقا علائم ظهور برای مبتدیان و عامه مردم موجب ایجاد شبهات و ابهامات و سردرگمی است).
6ـ بله آیات قرآن هم مورد سوء استفاده قرار می گیرد، ولی آنرا نمی توان با سوء استفاده از علائم ظهور مقایسه کرد (قیاس مع الفارق است). خال مه رویان سیاه و دانه ی فلفل سیاه هر دو جان سوزند اما این کجا و آن کجا
7ـ عباراتی که فرمودید:«علائم ظهور مهم هستند لیکن فهم آنها اسلوب خاص خود را دارد و باید از تفسیر دلبخواهی و بی ضابطه آنها خودداری کرد … »، درست است، ولی نهی ما متوجه عموم است نه خصوص آنها که قدرت فهم روایات را دارند و…
با سپاس و آرزوی توفیق برای شما
.