۶ـ دين جهانی و جاودانی
بنا به دلایلی که قبلاً بیان شد (در جلد اول) و آنجا که در بارۀ منشأ دین سخن گفتیم، دین حق و کامل، باید آز آسمان نازل شود و فرامین آن بایستی از سوی خالق حکیم گیتی معین گردد. بشر و حتّی عقلای آنها هم، از وضع قوانین جامع الاطرافی که تمامی نیازهای آحاد جامعه را در همۀ زمان ها و برای همۀ مکان ها بر طرف نمایند عاجزند.
پس خدای رحیمی که به تمامی ویژگی های مخلوقات خویش آگاهی و احاطۀ کامل دارد و همۀ نیازهای خلقش را می شناسد، قوانین دین را برای سعادت و آرامش بشر در تمامی زمان ها و مکان ها تعیین نموده است.
اسلام به عنوان آخرین دین الهی، که تعالیم آن بر دقیق ترین مبانی عقلی و منطقی استوار است، از سوی خالق مهربان، آن گونه تدوین گشته که فرا زمانی و فرا مکانی است و تا قیام قیامت، پاسخ گوی احتیاجات انسان ها در تمامی زمینه ها و در همۀ مکان ها می باشد.
تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيرا.[۱]
«خجسته است خدایی كه بر بنده خود، فرقان را نازل فرمود، تا براى جهانيان (در تمامی ایّام) بیم دهنده باشد».
وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون.[۲]
«و ما تو را بشارت گر و هشداردهنده براى تمام مردم فرستاديم؛ ليكن بيشتر مردم نمىدانند».
پیشوای بزرگ اهل خرد و اندیشه، حضرت امام علی (ع) در ضمن یک خطبۀ گران سنگ در نهج البلاغه می فرماید:
لَا انْهِدَامَ لِأَسَاسِهِ وَ لَا زَوَالَ لِدَعَائِمِهِ وَ لَا انْقِلَاعَ لِشَجَرَتِهِ وَ لَا انْقِطَاعَ لِمُدَّتِهِ وَ لَا عَفَاءَ لِشَرَائِعِهِ وَ لَا جَذَّ لِفُرُوعِهِ.[۳]
«اساس اسلام منهدم نشود و پایه هایش زوال نیابد و نهالش از جا در نیاید و مدتش به پایان نرسد و احکامش کهنه و فروعش فرسوده و شکسته نگردد».
این سخن، ادعای گزاف و دور از واقعیت نیست. تمامی عقلای بشر با کمترین مطالعه در احکام دین اسلام به جامع بودن و جاودانی بودن این مکتب حیات بخش اعتراف نموده اند. در طول چندین قرن از ابتدای ظهور اسلام، این دین همواره مورد توجه دانشمندان و بزرگان بوده و همۀ قوانین ریز و درشت آن مورد نقد و بررسی و کنکاش قرار گرفته، با این وضع، روز به روز بر تابندگی و درخشندگی آن افزوده شده و هر زمان توجه بیشتری را به سوی خود جلب نموده است.
خود قرآن، در آیات بسیاری بر جهانی و جاودانی بودن این کتاب مقدس تصریح دارد و برای صحت ادعای خود، همواره فرزانگان و عقلای بشر را به تحدّی و مبارزه طلبی دعوت نموده و با صدای رسا از همۀ مردمان عصرها خواسته که اگر در حقانیت این دین بزرگ شک دارند و به جهانی و جاودانی آن دچار تردید هستند، به میدان آیند و اگر می توانند، یک سوره مانند قرآن بیاورند.
وَ إِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ.[۴]
«و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كردهايم شك داريد، پس اگر راست مىگوييد، سورهاى مانند آن بياوريد و گواهان خود را غير خدا، فرا خوانيد».
و یا می فرماید:
أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ.[۵]
يا مىگويند: «آن را به دروغ ساخته است؟» بگو: «اگر راست مىگوييد، سورهاى مانند آن بياوريد، و هر كه را جز خدا مىتوانيد، فرا خوانيد».
ولی با وجود این ادعای همآورد خواهی و مبارز طلبی، تاکنون هیچ کس نتوانسته مانند قرآن را بیاورد. نه اینکه کسی وارد میدان مبارزه با قرآن و آوردنِ مانند آن نشده باشد، در زمان های گوناگون افرادی پیدا شده اند که در این باره اقدام کرده اند و بعد از صرف روزها و ماهها، یا به عجز و ناتوانی خود پی برده اند و یا پس از اتمام کار، محصول فکری خود را به جامعه عرضه کرده اند و در کوتاه مدّت عیبشان ظاهر شده و رسوا و پشیمان گشته اند. که شرح این کارها در جای خود بیان شده است.
دو منبع بزرگ و لایزال دین اسلام، یعنی قرآن و عترت، تمامی نیازهای انسانها را تا پایان عالم در خود جای داده اند و آنچه بشر تا قیامت بدان نیازمند است، در این دو ثقل پر بها و بی بدیل رسول خاتم (ص) دیده شده است. ذو وجوه بودن و قابلیت انعطاف داشتن و ظرفیت های فراوانی که در قوانین این دین جهانی وجود دارد، به گونه ای است که از ملاحظۀ هیچ گونه نیاز انسان ها فروگزار ننموده و چیزی ناگفته به جای نگذاشته، که لازم باشد قانون و دین دیگری نازل شود.
طبق نقل صریح قرآن، «همه چیز»[۶] در آن آمده و این که، در کلام رسول خدا (ص) و پیشوایان و امامان صادق (ع) نیازهای گذشته، حال و آیندۀ بشریت[۷] به عالی ترین وجه در نظر گرفته شده، خاتمیت و جاودانگی اسلام تضمین گشته و در این جهت جای خالی برای دین و آیین جدید باقی نمانده است.
از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِكْرُهُ خَتَمَ بِنَبِيِّكُمُ النَّبِيِّينَ فَلَا نَبِيَّ بَعْدَهُ أَبَداً وَ خَتَمَ بِكِتَابِكُمُ الْكُتُبَ فَلَا كِتَابَ بَعْدَهُ أَبَداً وَ أَنْزَلَ فِيهِ تِبْيَانَ كُلِّ شَيْءٍ وَ خَلْقَكُمْ وَ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ نَبَأَ مَا قَبْلَكُمْ وَ فَصْلَ مَا بَيْنَكُمْ وَ خَبَرَ مَا بَعْدَكُمْ وَ أَمْرَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ مَا أَنْتُمْ صَائِرُونَ إِلَيْهِ.[۸]
«خدای که یادش گرامی است، به پیامبر اسلام نبوّت را ختم کرد و بعد از او تا ابد پیامبری نیست و با قرآن، به همۀ کتاب ها پایان داد و بعد از آن تا ابد کتابی نخواهد فرستاد و در قرآن بیان همه چیز اعمّ از: نحوۀ خلقت شما، خلقت آسمان ها و زمین، نیز، خبر از قبل شما، امور آن چه بین شما، خبر از بعد شما، امر بهشت و جهنم و هر چه بدان نیازمندید، وجود دارد».
بر خلاف قوانین وضع شده به وسیلۀ دستگاه های عریض و طویل قانون گذاری کشورها، که قانون گذاران، با محدودیت های علمی و عدم آگاهی هایشان به همۀ جوانب و بی اطلاعیشان از آینده مردم، دچار اشتباهات فاحش می شوند و ناگزیر هستند، هر چند مدتی در قوانین وضع شده تجدید نظر کنند، یا به آن تبصره و تکمله بزنند، در مقررات دینی هر گز این گونه نیست.
قوانین و مقررات دین اسلام، چون از منبع علم لایزال ذات اقدس الهی سرچشمه گرفته، تمام و کامل است و به همۀ حوزه های زندگی فردی و اجتماعی، دنیوی و اخروی انسان ها توجه نموده و از بیان هیج راه کاری برای عزّت مند زیستن بشر در هر زمان، فرو گذار ننموده است. این مطلبی است که برای هر فرد روشنفکر و حقیقت جویی که بخواهد با عقلی سلیم و بی طرف در بارۀ تعالیم دین اسلام تحقیق کند، به خوبی روشن و آشکار است. که اقرار و اعتراف های شگفتِ انبوهی از مستشرقان و دانشمندان شرق و غرب، در بارۀ عظمت و شکوه اسلام، شاهد بر این حقیقت می باشد.
پاسخ به یک سؤال:
ممکن است برای کسی این سؤال مطرح شود که: چگونه شما معتقد به جهانی و همیشگی بودن دین اسلام هستید و حال آن که، در این دنیا هیچ چیز ثابت نیست و همه چیز در حال تغییر و تحول است؟! حرکت و تغییر همه عالم را در بر گرفته و هیچ شیئی در دو لحظه به یک صورت نیست. امروزه، تحولات و دگرگونی های علم و تکنولوژی در اطراف ما به قدری محسوس است، که با سرعتی وصف ناپذیر، همۀ اوضاع زندگی انسان ها در حال عوض شدن و نو گشتن است. بنابراین، متناسب با مقتضیات زمان در هر عصری باید به دنبال دین جدید باشیم!!
در پاسخ به این پرسش، که پرسش درستی هم هست، باید پاسخ منطقی داده شود. لذا به آن دو پاسخ می دهیم:
۱ـ درست است که همه چیز با سرعت در حال تغییر است و مقتضیات زمانه، ناشی از وضع زندگی مردم و طرز سلوک ایشان و بنا به میل و سلیقه آن ها متنوع است، اما این شرایط و مقتضیات نمی تواند ملاک تبدیل و تغییر دین خدا باشد. زیرا دین الهی و پیامبر (ص) برنامه و هدف مشخص و تعریف شده ای، بر پایۀ مصالح و منافع انسان ها دارد و برای موافقت با سلیقه ها و هوس های مردمان نمی آید. مردم باید خود را با روش و دستورات دین و پیامبر تطبیق دهند. بدیهی است که این سلایق و مقتضیات در هر زمان و مکان به نوعی دگرگون می شوند، یک روز سلیقه مردم پوشیده بودن زنان و روزی دیگر برهنه بودن و عریان زیستن آنان را می پسندد. یک جا همجنس بازی رواج دارد و جایی دیگر زشت و ممنوع است. در حالیکه، قوانین دین خدا بر مبنای فطرت و کمال انسانی وضع می شود و تابع میل و ذوق مردمان نمی باشد.
اگر دین بخواهد تابع مقتضیات و تغییرات زمان و مکان باشد، باید هر صبح و شام، برای هر سلیقه و ذوقی یک دین جدید بیاید و هر نقطه جغرافیایی دارای یک آیین و پیغمبر جدید باشد، که در این صورت، معلوم نیست، مردم دین نو را می پذیرند یا نمی پذیرند و سر انجام کار به کجا می انجامد و عاقبت کار چه می شود؟! این چیزی نیست که هیچ آدم عاقلی آن را بپسندد.
۲ـ اگر چه همه چیز تغییر می کند و هیچ چیزی ثابت و دائم باقی نمی ماند، اما این دگرگونی و تحول به این صورت، در مورد قوانین جاری خلقت و سنت ها و روحیات و آداب و رسوم فطری و عمومیِ زندگی مردمان صادق نیست. تغییر، در عالم ماده و مادیات قابل انکار نیست، ولی قوانین حاکم بر ماده و احکام جاری در طبیعت و تاریخ ثابت است. زمین تغییر می کند، اما آیا جاذبه که یک قانون حاکم بر زمین است هیچگونه تغییر کرده و ثابت نمانده است؟!
دین، قانون زندگی بشر است. بدن و جسم مادی انسان دچار تغییر می شود ولی قوانین و نظام جاری در جسم لایتغیر است؛ مثلاً کار قلب همواره پمپاژ خون و کار معده هضم غذا، کار چشم دیدن و کار گوش شنیدن و … بوده و خواهد بود. همچنین، روح و نیازهای روحی و فکری و فطری ثابت است.
به همین صورت بسیاری از صفات روحی و فطری در انسان تغییر نمیکند. مثل: صلح دوستی، عدالت خواهی، صداقت، محبت، نیکی خواهی، علم جویی، زیبایی خواهی، علاقه به خانواده و فرزند، احترام به حقوق دیگران، خوش خلقی، پرهیز از ظلم، خدا گرایی، الگو پذیری از صالحان، میل به خوراک و پوشاک و آشامیدنی ها و امثال این ها، که همگی دائمی و پایدارند و قوانین مربوط به آن ها نیز، ثابت است. یعنی این که، خوردن مال دیگران همیشه بد بوده و هست، سخن چینی همواره مذموم بوده و هست، بی عدالتی پیوسته مورد نکوهش بوده و هست و … دین هم، مجموعهای از امر و نهیها و دستورالعملهایی است که برای کنترل رفتارهای بشر و امور ثابت وجود انسان وضع شده که در هیچ عصر و دوره ای تغییر نمیکند.
قرآن، از نظامات و مقررات ثابت در مخلوقات و جامعه و تاریخ، به عنوان «سنت» یاد نموده و این سنتها را دائمی و لایتغیر قلمداد کرده است.
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْديلا.[۹]
«سنّت الهى از پيش همين بوده، و در سنّت الهى هرگز تغييرى نخواهى يافت».
بنابراین، آنچه در حال تغییر است ماده و طبیعت است و نه قوانین و نظامات حاکم بر آنها. دین، از مقولۀ قانون است، که برای همۀ اعصار و ازمنه ثابت است.
ذکر این مطلب هم ضروری است: باید اذعان کرد که در اثر گسترش و توسعۀ اجتماعات انسانی و دگرگونی در برخی مسائل که تازه به وجود آمده اند و در قبل نبوده اند، مثل: بسیاری از مسائل پزشکی و درمانی، موضوعات اقتصادی و بانکی، بیمه و غیره. بشر در این زمینه به قوانین جدیدی نیازمند خواهد بود. لکن، خوشبختانه در سیستم حقوقی اسلام این نیازها دیده شده و قرآن کریم حاوی بسیاری اصول کلی و حقوقی و نیز، مسائل قانونی است که سنت پیامبر اکرم (ص) و امامان (ع) مبیّن و مفسّر و متمّم ان ها هستند. ایشان مسائل تازه را بر اساس همان اصول کلی و مفاهیم عمومی بیان کرده اند. در روزگار ما که عصر غیبت امام عصر (عج) می باشد، فقهای متخصص و جامع الشرایط این وظیفه را به عهده دارند و نظر دین را در بارۀ موضوعات جدید و مستحدثه از منابع آن (قرآن و سنت) استخراج می کنند.
بنابراین، دیانت مقدس اسلام قابلیت انطباق با موقعیت های جدید را دارد و در همۀ زمان ها و مکان ها نیازمندی های قانونی مردم را بر طرف می کند و جهانی و جاودانی بودن دین به قوّت خود باقی می ماند.
———————————————- مهندسی اسلام کتاب دوم تألیف مهندس ابراهیم حنیف نیا
[۱] . فرقان / ۱.
[۲] . سبأ / ۲۸.
[۳] . نهج البلاغة (للصبحي صالح) / ۳۱۴.
[۴] . بقره / ۲۳.
[۵] . یونس / ۳۸.
[۶] . وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِ شَيْءٍ (نحل / ۸۹).
[۷] . عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كِتَابُ اللَّهِ فِيهِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ وَ خَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ وَ فَصْلُ مَا بَيْنَكُمْ وَ نَحْنُ نَعْلَمُهُ (الكافي (ط – الإسلامية)، ج۱، ص ۶۱).
[۸] . الكافي (ط – الإسلامية)، ج۱، ۲۶۹.
[۹] . فتح / ۲۳.