اگر مردم نخواهند …
البته، اینگونه هم نیست که اگر مردمان هیچگاه به دنبال امام زمانشان نرفتند و ظهور او را از خدا نخواستند و کماکان به عناد و سرپیچی خود ادامه دادند، خدای متعال کاری انجام ندهد و به فکر دردمندان مظلوم تاریخ نباشد!
خیر، خدا به بندگان صالح وعده داده و این وعدهٔ او حق است و تخلف ندارد (لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَه).[۱] اگر مردم به در خانهٔ امام زمانشان نروند و ظهورش را از خدا طلب نکنند، بر اساس همان وعدهٔ تخلّف ناپذیر الهی، خدای رحیم، سر انجام آن نجات بخش عالمیان را برای برقراری عدالت و اجرای فرامین حیاتبخش دین ظاهر میسازد، اگر چه از عمر گیتی یک روز بیشتر باقی نمانده باشد و اگرچه مشرکان و کافران را خوش نیاید.
به دیگر سخن، ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) دارای دو وقت است؛ یک وقت آن به دست مردم و به خواست و ارادهٔ آنها بستگی دارد، یک وقت دیگر آن به ارادهٔ الهی وابسته است. پس، ظهور دارای دو أجل و هنگام میباشد.
۱ـ اجل معلّق (غیر حتمی)
۲ـ اجل محتوم (حتمی)
یعنی: اگر مردم به خود آیند و سرکشی و چموشی را به کناری نهند و ظهور امامشان را از خدا طلب کنند، پس از فراهم شدن آمادگیهای لازم و حداقلی، هر لحظه و زمانی، ممکن است خداوند امام زمان علیه السّلام را ظاهر سازد. بدین جهت، این أجل معلّق است و دقیقاً زمان آن معین نشده و به دعا و درخواست مردم واگذار شده است.
ولی اگر مردم بیدار نشوند و شایستگی ظهور امام زمان علیه السّلام را پیدا نکنند، علیرغم میل سیهدلان و تاریک اندیشان، بر اساس یک سنت لایتغیر الهی[۲]، در آن وقتی که أجل حتمی ظهور فرا رسد، فرزند رشید حیدر کرار ظهور خواهد نمود. آنگاه، بر اساس وعدهای که خدا به صالحان داده ـ در همان زمانی که در علم الهی گذشته و جز خودش کسی نمیداند ـ خلیفهٔ خویش را برای اجرای فرامینش ظاهر می سازد، تا دینش را بر همهٔ ادیان غالب گرداند[۳] و زمین را به وارثان صالح به ارث دهد[۴].
کوتاه سخن اینکه، خدای رحیم از سر لطف و فضل خویش، امام را برای ما تعیین نمود و او را از هر رجس و پلیدی پاک ساخت، تا انسان با خیال راحت بدان تمسک جوید و هیچ عذر و بهانهای در طیَّ مسیر والای کمال نداشته باشد. مع الاسف، آدمی در بهره گیری بهینه و مطلوب از این نعمت سترگ و گرانبها سرپیچید و در استفاده از این راهنمایان دلسوز سر باز زد. لذا امام، مظلوم واقع شد و خانه نشین گشت.
اما، اگر بشر بخواهد همچنان به راه خود برود و سر انقیاد و تسلیم در برابر این راهنمایان معصوم فرود نیاورد و در ضلالت خویش راه بپیماید، باید بداند که روزی موعدِ وعدهٔ محتوم خدا فرا خواهد رسید و سپیدهٔ صبح صالحان خواهد دمید. در آن هنگام:
يَوْمَ يَأْتي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ في إيمانِها خَيْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ.[۵]
«روزی که بعضی آیات پروردگارت بیاید، ایمان کسانی که از قبل ایمان نیاوردهاند و یا کار خیری انجام ندادهاند، به حال آنان سودی ندارد. بگو انتظار داشته باشید، که ما هم منتظریم».[۶]
ابن بابویه گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره این آیه سؤال شد، ایشان فرمودند:
« آیات، همان امامان هستند و آیهای که مورد انتظار است، حضرت حجت (علیه السلام) می باشد. پس در آن روز کسانی که پیش از قیام او ایمان نداشتهاند، ایمانشان سودی نبخشد، هر چند به امامان دیگر از پدران او ایمان داشته باشند.»[۷]
مؤیّدِ و گواه سخن ما در این باب، حدیث شریفی است از یار با وفای رئیس مذهب، جناب مفضّل که میگوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمود: «قرار بود بنی اسرائل ۴۰۰ سال عذاب و سختی ببینند. هنگامی که گرفتاریهای بنی اسرائیل به درازا کشید و ظلم و ستم از هر سوی بر آنها باریدن گرفت، چهل روز، هر صبح، روی به درگاه الهی آورده، ضجّه و ناله و زاری کردند و به دعا بر خاستند. پس از آن، با دعای مردم بنی اسرائیل، دریای رحمت الهی به جوش آمد و خداوند به موسی و هارون وحی فرستاد، که بنی اسرائیل را از شرّ فرعون نجات بخشند و ۱۷۰ سال از گرفتاری آنها کاست».
فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): هَكَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذْ لَمْ تَكُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ يَنْتَهِي إِلَى مُنْتَهَاهُ.[۸]
«سپس امام ششم فرمود: همچنین شما هم، اگر مانند بنی اسرائیل (به درگاه خداوند دعاکنید و به گریه و زاری بپردازید و اصلاح امور ظهور را از خدا بخواهید)، خداوند هم فرج ما را خواهد رساند. اما اگر چنین نکردید، امر (غیبت و محنت) به پایان مدتش خواهد رسید».
پس نباید کسی ساکت بنشیند و به وضع موجود اکتفا کند و منتظر بماند، تا روزی که به ارادهٔ خدا مهدی (علیه السلام) بیاید و امور را سامان دهد. بلکه باید بکوشد، تا وضع «موجود» را بر هم زند و به جستجوی وضع «مطلوب» به پا خیزد.
این بی توجهی و غفلت از آفتاب زندگانی، خسرانهای جبران ناپذیری برای بشر به جای نهاده است. تا فرزند آدم به خود نیاید و خیره سری را به کناری ننهد، باید پیوسته در بیغوله های تاریک زندگی سرگردان و گمراه باشد.
پس، تا دیر نشده و دستمان از دنیا کوتاه نشده، باید کاری کنیم. ضرر این کوتاهی و غفلت از امام زمان علیه السلام را در روزی به عینه خواهیم دید، که دیگر کار از کار گذشته و جای حسرت و اندوه بیپایانِ آن برایمان باقی مانده است. چنانکه قرآن به این مهم پرداخته و میفرماید:
أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ في جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرين.[۹]
«روزی که هر کسی میگوید: افسوس و حسرت، که در بارهٔ جنب خدا کوتاهی کردم، گر چه مورد مسخره قرار میگرفتم!».
در روایات، از امامان بزرگوار ما این «جنب الله» در آیه، امام زمان هر عصری میباشد[۱۰]. که مردم در روز قیامت حسرت میخورند، که چرا در بارهٔ امام زمانشان کوتاهی کردهاند و وظیفهشان را در قِبال آن آقای بزرگ و مهربان انجام ندادهاند؟!
آری، ای برادر!
به هوش، که اگر بیدارنباشی، تا خورشید بتابد، دیگر نمازت ادا نخواهد بود …
وقتی روزها گذشت و خورشيد را نديدی! سجاده را بگشا و نمازی بگزار! دستانت را به آسمان راهی كن و خورشيد را بخوان ! خورشيد با دعای تو باز میگردد …!
خطاب به آن خورشید پر فروغ عالمیان میگوییم:
بر آی ای آفتاب صبح امید که در دام شب هجرت اسیرم
… ای آفتاب! با خنجر زرين پهلوی شب را بشكاف، كه شب از حد فزون شد. ای آفتاب ! برآی، كه شمس و قمر از خاك پايت سرمه كنند…
راستی! آيا ما می توانيم يك آفتاب گردان باشيم؟
آفتاب گردان، يعنی گلی كه شب ها غمگين از فراق خورشيد، تا به صبح انتظار می كشد. وقتی خورشيد نيست، آفتاب گردان غمگين است و سرش به زير. گويی زانوی غم در بغل دارد. ولی، وقتی خورشيد طلوع میكند، سرش را بلند میكند. گويی درطول شب دلش برای خورشيد تنگ شده و حالا نمی خواهد حتی لحظهای از آفتاب روی بگرداند. او گرچه رويش سياه است، ولی گلبرگ های زردش نشانه ای از خورشيد دارند. حتی نام او نيز، حكايت از محبت و شيفتگیاش دارد.
اگر ما نيز چون آفتاب گردان، هميشه به دور امام خود بچرخيم، نشانههايی از آفتاب هستی خواهيم داشت. گرچه گناهان بسيار داريم و رويمان سياه است، ولی می توانيم با پيروی از آفتابِ عالمتابِ امام زمان (عج) دل هايمان را چون گلبرگ های آفتاب گردان نورانی كنيم.
حضرت مهدی عليه السلام می فرمايند:
وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالِانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاء.[۱۱]
و اما نحوه بهره وری از من در دوران غيبت من چون بهره وری از آفتاب است، هنگامی كه در پشت ابرها پنهان شده باشد. من برای اهل زمین امانم، آنگونه که ستارگان برای اهل آسمان امام هستند.
بله! تاريكی! تاريكی غيبت و شب دوری از امام زمان عليه السلام.
ما در اين شب دراز و طولانی و سياه، چگونه بايد راه خود را پيدا كنيم؟ چگونه بايد گم نشويم؟ چگونه؟
… خيلی روشن است. ما در روز بوسيلهٔ خورشيد میبینیم و راه را پيدا مي كنيم. حالا كه خورشيد ما ـ امام زمان عليه السلام ـ پشت ابرها پنهان گشته است و به تعبيری، شب غيبت او فرا رسيده، باز هم بوسيلهٔ خود خورشيد است، كه ما راه را پيدا می كنيم.
ـ می پرسيد چگونه؟
ـ بوسيلهٔ ماه، بوسيلهٔ ستارگان ديگر.
بله! آنها هم، نور خود را از خورشيد گرفته اند. پس ما نيز میتوانيم درشب غيبت امام خود، كه چون خورشيد است، بوسيلهٔ نشانههای آشكار و روشن او، راه را پيدا كنيم و گمراه نشويم.
اگر خورشيد پنهان است، ماه كه هست. اگر ماه گاهی نور افشانی نمیكند، ستارگان كه هستند. اين ما هستيم كه بايد به كمك آنها راه خود را بجوييم. و گرنه، خورشيد و ماه و ستارگان هميشه در آسمان هستند. اين ما هستيم كه گاهی آنها را نمی بينيم، چون ابرها جلوی چشمان ما را می گيرند، ابر غفلت و گناه!
از کتاب درد جانکاه غیبت، نوشته ابراهیم حنیف نیا، ص ۶۸ الی ۷۵
[۱]. روم / ۶.
[۲]. سُنَّةَ اللَّهِ الَّتي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْديلاً (فتح /۲۳).
[۳]. هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون (توبه / ۳۳). این آیه با همین مضمون در دو جای دیگر قرآن آمده، یکی در سورهٔ فتح آیه ۲۸ و دیگری در سورهٔ صف آیهٔ ۹ و این نشان از اهمیت این ماجرا دارد. طبق روایاتی که در ذیل این آیات آمده، غالب شدن دین اسلام، در زمان ظهور تحقق مییابد. چنانکه راوی میگوید: از امام کاظم (ع) در بارهٔ آیهٔ «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ» پرسیدم، فرمود: يُظْهِرُهُ عَلَى جَمِيعِ الْأَدْيَانِ عِنْدَ قِيَامِ الْقَائِم (الكافي، ج ۱، ص ۴۳۲.).
[۴]. انبیا / ۱۰۵.
[۵]. انعام / ۱۵۸.
[۶]. در ذیل این آیه از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: فَقَالَ الْآيَاتُ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ الْآيَةُ الْمُنْتَظَرُ هُوَ الْقَائِمُ ع فَيَوْمَئِذٍ لَا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلِ قِيَامِه (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۵۱).
[۷]. کمال الدین و تمام النعمه ،جلد ۲ ، صفحه ۳۳۶.
[۸]. فَلَمَّا طَالَ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ الْعَذَابُ ضَجُّوا وَ بَكَوْا إِلَى اللَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى وَ هَارُونَ يُخَلِّصُهُمْ مِنْ فِرْعَوْنَ فَحَطَّ عَنْهُمْ سَبْعِينَ وَ مِائَةَ سَنَةٍ قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَكَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذْ لَمْ تَكُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ يَنْتَهِي إِلَى مُنْتَهَاهُ. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱ به نقل از تفسير العياشي).
[۹] . الزمر / ۵۶.
[۱۰] . عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع … قَالَ جَنْبُ اللَّهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ كَذَلِكَ مَا كَانَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ بِالْمَكَانِ الرَّفِيعِ إِلَى أَنْ يَنْتَهِيَ الْأَمْرُ إِلَى آخِرِهِمْ (الكافی، ج ۱، ص ۱۴۵).
[۱۱]. كمالالدين، ج ۲، ص ۴۸۳..