۱۶ـ دين مهر و محبّت

محبّت، یکی از زیباترین و پرکاربردترین واژه­ های قرآنی است. خداوند مهربان در آياتی كه در آن­ها عبارت«اللّهُ یُحِبُّ»[۱] و «اللّهُ لا یُحِبُّ»[۲] به­ کار رفته، بارها محبّت خويش را به بندگان شایسته ابراز نموده و محروم شدن بندگان ناشایسته را از این محبّت، به آن­ها اعلام کرده است.

اگر خدای ذوالجلال، مهرورزی رسولش را می­ ستاید و رأفت نبوی را رمز موفقیّت آن سروش رحمت معرّفی می­ نماید، بنا دارد، ضمن ارج نهادن به مقام آن پیام­ آور مهربانی، روش و منش مهرآمیز آیین اسلام را به رخ بشریّت بکشد، تا همگان خود را به این اخلاق زیبا متخلّق سازند.

فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ.[۳]

«پس به لطف الهی با مردمان مهربان شدی، که اگر دلت سخت بود، از اطرافت رانده می­شدند».

جالب است! قرآن از كسانی ياد می­كند كه هم خدا آنان را دوست دارد و هم آنان خدا را دوست دارند. «”يُحبُّهُمْ و يحبُّونَهُ»[۴]. توجّه به اين محبّت طرفینی بین خلقِ بی­نوا و خالقِ بی­ هم­تا، شور و شوق و امید را در دل­ها شعله­ور می­کند و موجب تقویت و ترویج فرهنگ مهرورزی و دوستی در جامعه می­گردد.

در بیان پیشوایان دین، مهرورزی و محبّت دارای چنان اهمّیّتی می­ باشد، که با تمام اسلام برابر آمده است، تا حدّی که دین، جز محبّت دانسته نشده. در این­باره، از امام پنجم حضرت باقر (ع) چنین می­خوانیم:

الدِّینُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّینُ.[۵]

«دین، همان محبّت و محبّت، همان دین است».

قَالَ الصَّادِقُ (ع) هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: “إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَ یَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ”[۶]».[۷]

 امام صادق (ع) فرمود: «آیا دین جز محبّت است؟! خدای عزّ وجلّ می­فرماید: اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را ببخشايد».

فراوانی روایات از پیامبر اسلام (ص)و ائمّۀ اطهار (ع) به خوبی نمایان­گر نقش و اهمّیّت محبّت در این دین آسمانی است. اینک، به دو نمونۀ دیگر از این بیانات پر­معنویّت اشاره می­کنیم:

قَالَ الصَّادِقُ (ع): مَنْ أَحَبَّ لِلَّهِ وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ وَ أَعْطَی لِلَّهِ فَهُوَ مِمَّنْ کَمُلَ إِیمَانُهُ.[۸]

«امام صادق (ع) فرمود: هر کس حبّ و بغض و بخشش او برای خدا باشد، او از کسانی است که ایمانش کامل است».

امام علی (ع) در ضمن دستور خود به مالک اشتر، آن­گاه که او را به حکومت مصر گسیل نمود، فرمود:

أَشْعِرْ قَلْبَكَ‏ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ يَفْرُطُ مِنْهُمُ الزَّلَلُ وَ تَعْرِضُ لَهُمُ الْعِلَلُ وَ يُؤْتَى عَلَى أَيْدِيهِمْ فِي الْعَمْدِ وَ الْخَطَإِ فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ مِثلَ الَّذِي تُحِبُّ وَ تَرْضَى أَنْ يُعْطِيَكَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ.[۹]

«قلب خویش را سرشار از رحمت و محبّت و لطف به مردم قرار بده.! و نسبت به آنان هم­چون درنده مباش كه منتظر فرصت براى خوردن آن­ها است؛ زيرا كه مردم دو گروهند: يا برادر دينى تواند، يا برابر نوعى تو؛ از ايشان لغزش­هايى سر خواهد زد و علّت­هايى براى آنان پيش خواهد آمد و به عمد يا به سهو، خطاهايى از ايشان سر خواهد زد. پس تو از گذشت و بخشش خويش ايشان را چندان بهره‏مند ساز، كه می­خواهی خدا تو را آن گونه بهره­مند سازد».

دستورات اسلام در بارۀ محبّت­ورزی به انسان­ها، به طرز شگفتی مورد توجّه است. مهر و محبّت به دیگران، بهترین صدقه و انفاقِ آسان و بی­زحمت است، که درخشان­ترین نتایج را به ارمغان می­آورد. همگان، قدرت و امکان انفاق با مال و جان را ندارند، ولیکن، هیچ انسانِ دارای حیات، از محبّت کردن به دیگران ناتوان نیست و این امکان در دسترس همه هست.

رفتار و گفتار پیشوایان دین اسلام، مالامال از ره­نمودهای محبّت­ورزی است: محبّت به خدا، محبّت به هم­نوعان، محبّت به اولیای دین، محبّت به خانواده، محبّت به والدین، محبّتبه فرزندان، محبّت به خوبی ها، محبّت به زیبایی­ها، محبّت به علم، محبّت به صداقت، محبّت به وطن و … در باب هریک از این محبّت­ها سخن بسیار است و خیلی هم شنیدنی است، که بیان آن­ها به طولانی شدن بحث منجرّ می­شود.

دربارۀ نقش محبّت و تأثیر شگرف آن در بین همۀ آموزه­های دینی، خوب است به این نکته دقّت شود و آن این که: دین مقدّس اسلام برای علم و معرفت ارزش بسیاری قائل شده و ضمن این­که، هر عملی را بدون آن بی­ارزش دانسته است، متقابلاً، علم و معرفت را بدون عمل بی­حاصل می­داند. با این­حال، آن چیزی که بین علم و عمل نقش «نیروی محرّکه» را ایفا می­کند، «محبّت» است. یعنی: تأثیر علم و معرفت و عمل­زاییِ آن، بدون واسطۀ محبّت تأمین نمی­شود. محبّت، اکسیر اعظم است و به هر چیزی زده شود، در آن دگرگونی و حرکت ایجاد می­نماید.

یارب چه چشمه‌ای است محبّت که من از آن

یک  جـرعه نـوش  کردم  و  دریـا  گریستم

محبّت، نیروی قدرت­مندی است که هماهنگی و سعادت و شادمانی و همه­گونه کامیابی را برای انسان به ارمغان می­آورد. محبّت، دارای اقتداری بیکران است، که توازن و تعادل و انطباق و هماهنگی به زندگی می­بخشد. از این رو، قادر است کارهایی انجام دهد، که هرگز از طریق هیچ قدرت دیگری انجام پذیر نیست.

تأکید و اصرار­ورزیِ دین اسلام در این زمینه، به خاطر آن است که، محبّت هدیۀ الهی در فطرت انسان است و آدمیان از روی طبع و به طور فطری نیاز به محبّت دارند، به حدّی که گفته می­شود: «انسان تشنۀ محبّت است».

ممکن است یک کسی از مقام، پول، ثروت، رفاه و امکانات، یا چیزهای دیگر بی­نیاز باشد، ولی هیچ انسانی از محبّت بی­نیاز نیست. حتّی آن­هایی كه از هرجهت در رفاه و آسایش به سر می‌برند، باز هم به محبّت محتاجند. نیازمندی به محبّت، پیر، جوان، کودک، زن و مرد و نژاد و رنگ نمی‌شناسد.

در بین انواع محبّت­ها، محبّت خدا و اولیای الهی دارای جای­گاه ویژه­ای می­باشد. اهمّیّت محبّت خدا واضح است و شرط اصلی ایمان محسوب می­شود، وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلّهِ.[۱۰] امّا سفارش أکید بر محبّت امامان معصوم (ع) که عترت پیامبر (ص) هستند، دارای اهمّیّت خاصّی است. چه در قرآن و چه در متون دینی و اخبار وارده، براین دوستی و محبّت­ورزی اصرار فراوان شده است.

رسول خدا (ص) فرمود: «کسی که خداوند، محبّت امامان از اهل بیت من را به او روزی نماید، به خیر دنیا و آخرت دست یافته و بدون شکّ در بهشت است، زیرا که درمحبّت اهل بیت من بیست خاصّیّت وجود دارد، که ده­تای آن­ در دنیا و ده­تای آن در آخرت می­باشد… خوشا به حال محبّین اهل­بیت من!».[۱۱]

خداوند در قرآن خطاب به رسول اللّه (ص) می­فرماید:

ذلِكَ الَّذي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي‏ الْقُرْبى.[۱۲]

«خداوند، این­گونه به بندگان خود كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند بشارت می­دهد: بگو به ازاى آن رسالتم‏، مزد و پاداشى از شما نمی­خواهم، مگر دوستى دربارۀ خويشاوندان».

در ذیل این آیۀ شریفه، فریقین تأیید کرده­اند، که منظور از نزدیکان «القربی»، حضرت علی (ع) و فاطمۀ زهرا (س) و یازده امام از فرزندان آن دو بزرگوار می­باشند[۱۳].

امّا نکتۀ جالب و در خور توجّه در این آیه ـ که کمتر به آن توجّه می­شود ـ مطلب مهمّی است، که در صدر آن آمده و آن این­که: خدای متعال، قبل از بیان نکتۀ اصلی، یعنی: «مزد رسالت پیغمبر»، مودّت به اهل بیت (ع) را به عنوانِ بشارت، مژدگانی و پاداش به بندگانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده­اند، اعلام فرموده است. که این خود، نشان دهندۀ اهمّیّت و عظمت مودّت خاندان معصوم پیامبر (ص) در نزد خدای متعال می­باشد. این نکتۀ ظریف، جای سخن فراوان دارد و برای اهل معنا بسیار قابل توجّه است!

ناگفته نماند، که محبّت در اصطلاح، مقوله­ای مشکّک، یعنی: دارای مراتب و درجات است. هر چه محبّت به محبوب شدیدتر باشد، اثرش در وجود مُحِبّ افزون­تر خواهد بود. محبّت واقعی، منجرّ به مودّت می­شود و «مودّت» نتیجۀ «محبّت» است. فرق این دو واژه باهم در این است که، «محبّت»، داخلی و قلبی است، «مودّت» خارجی و عملی است.

وقتی «محبّت»، به رفتار و عمل در خارج منتهی شود و بروز و ظهور بیرونی پیدا کند، «مودّت» نامیده می­شود. بدین جهت، در قرآن به مودّت اهل بیت (ع) توصیه ها شده و اجر رسالت قرار گرفته، تا معلوم باشد، که محبّت قدم نخست و پایه است و باید به مرحلۀ عمل و سازندگی منجرّ شود. چنان­چه، محبّت امامان (ع)، پیروی و اطاعت از آن محبوب­های والا گهر را به همراه نداشته باشد و رفتار و اخلاق محبّان را متأثر نسازد، هرگز حقیقی و پایدار نخواهد بود.

محبّت عترت پیامبر (ص)، از این روی مورد توجّه خدا و رسول­الله (ص) است، که این محبّت دارای آثار درخشان و گسترده­ای در همۀ ابعاد زندگی فردی و اجتماعی بشر می­باشد. از جمله نتایج محبّت به اهل­بیت پیامبر (ص) این است که، علاوه بر این­که این دوست­داری، امر خدا است و شرط قبولی طاعات و رمز رستگاری می­باشد، چون امامان (ع) الگوهای کمال و اُسوه­های واقعی صفات والا و خصال زیبایند، محبّت به آن­ها موجب می­شود که بذر نیکی­ها و فضائل انسانی در وجود دوست­داران آن­ها افشانده شود و محبّان رنگ محبوب را به خود گیرند. این محبّت در راه زندگی، سوزها را ساز، نیش­ها را نوش و هر سختی را هم­وار می­کند و چنان اثرگذار است، که مُحِبّ را از سستی و ضعف خارج ساخته، سبب حرکتش می­شود.

رسول خدا (ص) محبّت علی (ع) را نشانۀ ایمان واقعی دانسته[۱۴] و در گزارشی بس دقیق و اساسی از امام صادق (ع)، محبّت امامان (ع) پایه و ریشۀ اسلام قلم­داد گشته است[۱۵].

حدّاقلّ ثمرۀ محبّت به اهل بیت پیامبر (ص) این است، که روح آزادی و عدالت­خواهی در اجتماع زنده می­شود و همگان را خواهان رفع ظلم و استقرار ارزش­های پاک می­سازد. زیرا آن کسی که به راستی، دوست­دار امامش باشد، او را اطاعت می­کند و گِرد گناه و ستم نمی­گردد.

قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَ یَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ.[۱۶]

«بگو: اگر به راستی خدا را دوست دارید، پس از من اطاعت کنید تا خدا هم شما را دوست بدارد و گناهان­تان را بیامرزد. و خدا بخشنده و رحیم است».

در رابطه با محبّت، چند نکته قابل ذکر است:

۱ـ بر اساس منابع دینی، محبّتِ هیچ چیزی نباید جای محبّتِ خدا را بگیرد و محبّت خدا و دنیا هرگز با یك­دیگر قابل جمع نیست. به چند روایت زیبا و جالب در این زمینه توجّه فرمایید:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): حُبُّ الدّنیا وَ حُبُّ الله لا یَجتمعانِ فی قَلبٍ أبَداً.[۱۷]

قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع): كَیْفَ یَدَّعِی حُبَّ اللَّهِ مَنْ سَكَنَ قَلْبَهُ حُبُّ الدُّنْیَا.[۱۸]

قال علی (ع): كَما أنَّ الشّمسَ وَ اللّیلَ لایَجتَمعان كَذلكَ حُّبّ اللّه وَ حُبُّ الدّنیا لایَجتَمِعانِ.[۱۹]

قَالَ الصَّادِقُ (ع): وَ اللَّهِ مَا أَحَبَّ اللَّهَ مَنْ أَحَبَّ الدُّنْیَا وَ وَالَی غَیْرَنَا.[۲۰]

قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع): إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَأَخْرِجُوا مِنْ قُلُوبِكُمْ حُبَّ الدُّنْیَا.[۲۱]

۲ـ محبّت ورزی به هر چیزی اندازه­ای دارد، که اگر از حدّ و مرز اعتدال خارج شود سبب گم­راهی و ضعف عقل می­شود. تا جایی که گفته شده: حبّ چیزی، انسان را کور و کر می‌سازد (حُبُّ الشَّیءِ یُعمی وَ یُصِمُّ). امّا محبّت خدا و اولیاء اللّه هیچ حدّ و اندازه­ای ندارد و بر هرچه بیشترِ آن، سفارش شده است.

۳ـ معنای محبّت ورزی به مردم، این نیست كه در همه جا كاری كنیم كه طرف مقابل از ما خشنود شود. بلكه محبّت، یعنی خیرخواهی و مصلحت­خواهی، گرچه طرف مقابل ناراحت شود. انبیا با آن­همه محبّت كه داشتند، مردم از آن بزرگواران راضی نبودند و به فرمودۀ قرآن خطاب به مردم: وَ لكِنْ لا تُحِبُّونَ النّاصِحِینَ.[۲۲] گروهی، بی­تفاوتی و با هركس کنار آمدن را محبّت و اخلاق و مردم­داری می­دانند در صورتی كه این، بی­هدفی و بی­اخلاقی و نفاق است نه اخلاق و محبّت.

 ۴ـ نباید محبّت به فرد موجب تضییع حقّ جامعه، مثل پارتی­بازی و تجاوز به حقّوق آن­ها شود. قرآن می­فرماید: لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللّهِ.[۲۳] كسی كه علنی گناه كرده، اهمّیّت گناه را در نظر مردم كم كرده و باید شلّاق بخورد، تا موجب عبرت دیگران شود.

 ۵ـ هر خشم و انتقادی بی­محبّتی محسوب نمی­شود. بعضی از محبّت­های بی­مورد، افراد را بر رفتار ناپسندشان تشویق می­کند. تذکّر خیر­خواهانه به دیگران و اصلاح عیوب آن­ها مغایر با محبّت نیست. چنان­که حضرت صادق (ع) فرمود:

أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَی إِلَیَّ عُیُوبِی.[۲۴]

«بهترین برادرانم کسی است، که عیب­هایم را به من هدیه کند».

……………………………….. از کتاب مهندسی اسلام جلد ۲ تألیف مهندس حنیف نیا

[۱]. إِنَّ اللّهَ یُحبّ الْمُحْسِنِینَ بقره/۱۹۵. إِنَّ اللّهَ یُحبّ الْمُتَّقِینَ توبه/۴. إِنَّ اللّهَ یُحبّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صفّ/۴. إِنَّ اللّهَ یُحبّ الْمُقْسِطِینَ مائده/۴۲. إِنَّ اللّهَ یُحبّ التَّوّابِینَ وَ یُحبّ الْمُتَطَهِّرِینَ بقره/۲۲۲. وَ اللّهُ یُحبّ الْمُطَّهِّرِینَ توبه/۱۰۸.

[۲]. إِنَّ اللّهَ لا یُحبّ الْمُعْتَدِینَ بقره/۱۹۰. وَ اللّهُ لا یُحبّ الظّالِمِینَ آل عمران/۵۷. وَ اللّهُ لا یُحبّ كُلَّ كَفّارٍ أَثِیمٍ بقره/۲۷۶. إِنَّ اللّهَ لا یُحبّ الْفَرِحِینَ قصص/۷۶. إِنَّهُ لا یُحبّ الْمُسْرِفِینَ اعراف/۳۱. لا یُحبّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلا مَنْ ظُلِمَ نساء/۱۴۸.

[۳]. آل عمران / ۱۵۹.

[۴]. فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحبّهُمْ‏ وَ يُحبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ‏ (مائده / ۵۴).

[۵]. المحاسن، ج ۱، ص ۲۶۳.

[۶]. آل عمران / ۳۱.

[۷]. تفسیرالعیّاشی، ج ۱، ص ۱۶۷.

[۸]. كافی، ج ۲، ص ۱۲۴.

[۹] . نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: ۴۲۷ و ۴۲۸.

[۱۰] . بقره / ۱۶۵.

[۱۱] . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):‏ مَنْ رَزَقَهُ اللَّهُ حبّ الْأَئِمَّةِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَقَدْ أَصَابَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَلَا يَشُكَّنَّ أَحَدٌ أَنَّهُ فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ فِي‏ حبّ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ عشرون‏ [عِشْرِينَ‏] خَصْلَةً عَشْرٌ مِنْهَا فِي الدُّنْيَا وَ عَشْرٌ مِنْهَا فِي الْآخِرَةِ أَمَّا الَّتِي فِي الدُّنْيَا فَالزُّهْدُ وَ الْحِرْصُ عَلَى الْعَمَلِ وَ الْوَرَعُ فِي الدِّينِ وَ الرَّغْبَةُ فِي الْعِبَادَةِ وَ التَّوْبَةُ قَبْلَ الْمَوْتِ وَ النَّشَاطُ فِي قِيَامِ اللَّيْلِ وَ الْيَأْسُ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ الْحِفْظُ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْيِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ التَّاسِعَةُ بُغْضُ الدُّنْيَا وَ الْعَاشِرَةُ السَّخَاءُ وَ أَمَّا الَّتِي فِي الْآخِرَةِ فَلَا يُنْشَرُ لَهُ دِيوَانٌ وَ لَا يُنْصَبُ لَهُ مِيزَانٌ وَ يُعْطَى‏ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ‏ وَ يُكْتَبُ لَهُ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ وَ يَبْيَضُّ وَجْهُهُ وَ يُكْسَى مِنْ حُلَلِ الْجَنَّةِ وَ يَشْفَعُ فِي مِائَةٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ يَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ بِالرَّحْمَةِ وَ يُتَوَّجُ مِنْ تِيجَانِ الْجَنَّةِ وَ الْعَاشِرَةُ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ فَطُوبَى لِمُحبّي أَهْلِ بَيْتِي‏. (الخصال، ج‏۲، ص ۵۱۵).

[۱۲]. شوری / ۲۳.

[۱۳]. عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع‏) فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى،‏ قَالَ: هُمُ الْأَئِمَّةُ (ع‏). الكافي، ج‏۱، ص ۱۳.

[۱۴]. حبّ‏ عَلِيٍ‏ إِيمَانٌ‏ وَ بُغْضُهُ نِفَاقٌ وَ اللَّهِ لَا يُحبّهُ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا يُبْغِضُهُ إِلَّا مُنَافِقٌ (‏الامالی لصدوق، ص ۴۴۱).

[۱۵]. َ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ أَسَاسٌ وَ أَسَاسُ‏ الْإِسْلَامِ‏ حبّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ (الكافي (ط – الإسلاميّة)، ج‏۲، ص: ۴۶).

[۱۶] . آل عمران / ۳۱.

[۱۷]  . حبّ دنیا و حبّ خدا هرگز در یک دل با هم جمع نمی­شود. (مجموعه ورّام، ج ۲، ص ۱۲۱).

[۱۸] . چگونه مدّعی حبّ خداست کسی که حبّ دنیا را در قلبش دارد. (غررالحكم، ص ۱۴۱).

[۱۹] . همان­گونه که خورشید و شب باهم جمع نمی­شوند، حبّ خدا و حبّ دنیا با هم نمی­سازند. (همان).

[۲۰] . و اللّهِ! خدا را دوست ندارد آن­که دنیا را دوست می‌دارد و از غیر ما پیروی می‌کند (كافی، ج ۸، ص ۱۲۸).

[۲۱]  . اگر به راستی خدا را دوست می­دارید، حبّ دنیا را از قلبتان خارج کنید. (غررالحكم، ص ۱۴۱).

[۲۲] . شما مردم، ناصحان و خیرخواهان خود را دوست ندارید. (اعراف / ۷۹).

[۲۳] . ترجمه: در اجرای دین خدا نسبت به آن دو دلسوزی شما را نگیرد. (نور / ۲).

[۲۴] . كافی، ج ۲، ص ۶۳۹.

درباره نویسنده

مطالب مرتبط

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *