نیمه شعبان
زادروز فرخنده فجر امید صالحان
.
نیمۀ ماه شعبان، زادروز حجت خدا (ارواح العالمین له الفدا) را با شکوه و عظمت، استقبال می کنیم.
سپیده دمان، هر دم ناظر است. ناظر است بر زیبایی، شاهد است بر لطافت، گواهی است بر ظرافت، و قاصر است از بیان عظمت.
زیبایی شکفتن گلی، لطافت ترنم پرنده، ظرافت درخشش گوهری و … آیا رسد آن ایام، که گل، روی بشکفد و پرندۀ دل، ترانه سازد و گوهر وجود، به درخشش در آید و عظمت حیات مضاعف گردد، بر این ندا که:
” انا المهدی، انا القائم “
چه شود که صدف خلقت، چونان عروسی، حجاب بر زند و مروارید خویش نمایان سازد و تلألؤش برگوید:
« تولد یک لبخند را».
فزون از هزار سال است، که بهارمان بوی پاییز میدهد و چهره هایمان را غبار غم گرفته است ودلهایمان، هر روز خسته تر از روز قبل میشود.
هزار سال است، که بهار آرایش خود را فراموش کرده است و قناری های در قفس، جان میدهند.
هزار سال است که ستاره ای درخشان پشت پرده های آسمان پنهان است و چشم ها، انتظار آفتاب روشن ایمان را دارند.
هزار سال است، که هر شبِ نیمه شعبان، کوچه و خیابان از قطرات اشک چراغانی میشود.
به عشق اوست، که پدرانمان نام مهدی را بر برادرهایمان گذاشته اند.
به عشق اوست، که بعد از نمازمان اولین دعا و نیایش، آرزوی ظهور چشمه خورشیدی اوست .
برای ما، همین بس، که نسیم نوازشگر دستانش، بعد از هزار سال، قلب سوخته ما را نوازش کند و نگاه زلالش چشمهایمان را روشنی بخشد.
ما منتظر هستیم، تا او بیاید و غنچه های عشق و ایمان را شکوفا کند و چشمه های عدالت را جاری نماید.
ما منتظر هستیم، تا او بیاید و با یک قطره از باران نگاه مهربانش، کویر دلهای ما را آبیاری کند.
ما منتظر هستیم،
منتظر …
یا صاحب الزمان!
قرن هاست، چشم هایمان، سرشار از انتظار است و قلب هایمان، برای دیدن تو بیتاب، میتپد.
قرن هاست، سر بر سجده میگذاریم و در خلوت زلال خود با خدا بغض ها را می شکنیم و فقط از او آمدن تو را می طلبیم.
قرن هاست، که دل، دلتنگ توست، یا مهدی (عج).
نمیدانیم، به کجای آسمان دل بدهیم، تا با استشمام رایحه تو قلب هایمان را آرامشی سبز فرا گیرد، تا قطره قطره وجود خود را نثارت کنیم.
وقتی بیایی، دل هایمان را در چشمه سار حضور سبز تو، به پاکی دریا خواهیم کرد.
… و چشم هایمان، با اشک شوقِ دیدنت، شفاف خواهد شد.
وقتی بیایی، باز هم کبوتران سپید، آسمان آبی شهر را پر خواهند کرد و تمام سَروها در مقابل قدوم مبارکت سجده میکنند.
وقتی بیایی، باران شکوفه بر شانه های زمین خواهد ریخت و هزاران گل سرخ بر سینه خاکی کوچه ها خواهد رویید.
وقتی بیایی، سنگ صبور دلهای پر غم خواهی شد، قفس ها خالی میشود و دلهای تنهای همۀ قناری ها به استقبالت میآیند.
وقتی بیایی، آیه آیه عشق نازل خواهد شد و یاس های تشنه، خیس از مهربانی تو میشوند.
بیا، که تا ابد، دل به تو دهیم،
بیا تا آسمان شب انتظارمان ستاره باران شود!
بیا هنوز هم تمام عشقمان تو هستی! بیا …
.
گل یگانه
گـل یگـانۀ گلـزار روزگــاری تـو همـای ساحـل دریای انتظاری تو
نسیـم صبـح ظفـر می وَزد به آمدنت به گاهِ یخ زدگـی مـژدۀ بهاری تو
توئی سبب اتصال بین آسمان وزمین نوید امن و امان کهف استواری تو
توئی بهـانۀ ابـرها، که می گــرینـد صدای غرّش بـاران کوهساری تو
توئی که آبروی خاکی وآبروی هرآبی بـرای منتظـران اوج افتخاری تو
توئی که در سفر عشـق خـط پایانی بروی شاخۀ توحید برگ وباری تو
توئی که نقطۀ آغـار هر چه پروازی به غمزه مسئله آموز صد نگاری تو
برون دمی بنما چهره از ورای نقاب که وارث علی وعدل ذوالفقاری تو
نمای رُخ زمشرق امید ای صبح امید فـروغ کـوکب تابـان شام تاری تو
بیا که با ظهورتو گیتی قرار می گیرد قرار سینـۀ سـوزان و بی قراری تو
بیا که در قیام تو باشد قعود کژراهی به حق ِّحق، که برای حق مداری تو
چه خوش بود که به یک سپیدۀ زیبا خروش وصیحه برآیدکه شهریاری تو
چه خوش بودکه ببویم زگلبن رویت هـزار یوسف مصـری کمال داری تو
غـم فراق تو از هزار سال می گذرد هنوز سیصد و سیزده نفر نداری تو
اگردهم به راه تو من تمام هستی را چه باک دارم ازاین غم چو درکناری تو
اگر بمیرم و سر را به خاک بگذارم یقین، درون خـاک هم مرا شعاری تو
چسان حنیف سُرایدزوصف گیسویت کـه یک تنه حُسـنِ هـزار داری تو
سروده شده در تاریخ: ۱۳۹۲/۳/۲۵
سلام علیکم
خوب هستین استاد گرامی
بسیار عالی بود شعرتون …
برای تصویر مطالبتون می تونین از عکس های وبلاگ من استفاده کنین :
گالری عکس سلام بر مهربان ترین پدر دنیا
montazar15.blogsky.com
به امید ظهور مهربان ترین پدر دنیا
یا علی
التماس دعا
—————————————
علی آقا ممنونم.
موفق باشید.